بیتابیتا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 3 روز سن داره

گل خوشرنگ بیتا

منم و دو دختر گل بیتا 10 ساله و مهتا 4 ساله

تعطیلات آخر هفته

دختر نازنینم بیتا این روزها که مدرسه میری خیلی شیطون تر شدی...خدا رو شکر با مشکلات مدرسه کنار اومدی و داری از شیرینی هاش لذت میبری.... حتی برای ساعتی که خونه هستی هم برنامه داری و این باعث شده قدر چیزهایی که داری و بیشتر بدونی...مخصوصا به قول خودت تعطیلات آخر هفته ت. عصر جمعه به من گفتی بیا با هم بشینیم توی بالکن...اولش نمیخواستم بیام ...بعد گفتی مامان ببین من تعطیلاتم داره تموم میشه بیا با هم توی بالکن بشینم صحبت کنیم.... و کلی از مدرسه و دوستات تعریف کردی....البته کلا دوست داری با بابات در این موردها صحبت کنی... کلاس بلز رفتن رو دوست داری اما کمتر از قبل کار میکنی....از وقتی مدرسه شروع شده کلاس باله هم نرفتی...اما حیفه بعد از...
27 مهر 1394

روزهای اول مدرسه

دخترکم این روزها صبح زود بلند میش با خوشحالی و مدرسه میری...خدا رو شکر فعلا ساعت زیاد مدرسه ناراحتت نکرده و کلا راضی هستی....اما من از مدرسه تون انتظارم بیشتر از این بود. فعلا به اون ایده الی که فکر میکردم نبود....اما یک کم برای قضاوت زوده....شایدم دیر...چون نمیتونم تغییری بدم....اگر تو راضی باشی و قسمت آموزش هم جبران بقیه ی بی برنامه گیهای مدرسه رو بکنه دیگه مشگلی نیست.... امروز سر ناهار زدی زیر گریه....وقتی دلیلش رو پرسیدم گفتی خانمت به همه جایزه داده اما فقط به تو نداده....زنگ زدم از همکلاسیهات پرس و جو کردم فهمیدم یکی از کتابها که همراه یک کارت پستال بوده به همه داده شده اما دقیقا یک دونه کم بوده و معلمت ظاهرا به خودش زحمت نداده برای ت...
5 مهر 1394
1